برداشت دوم :
یکی دیگر از موارد حضور ارواح در عکس ، موردی است که شخصی به نام (چاک) برای سایت های علوم ماورا ارسال نموده است.. وی در این باره می گوید:
این قسمتی از دو عکس بزرگ است.شخصی که در عکس سمت چپ روی صندلی نشسته است در یک سانحه ی تصادف با موتورسیکلت جان باخت.(بخاطر فاش نشدن هویت ، صورت او را محو کرده ایم.) پس از اینکه جسد وی کشف شد ، برای تکمیل پرونده از وسایلی که بهمراه او پیدا شده بود عکسی تهیه شد.(تصویر سمت راست)
پس از ظاهر شدن عکس متوجه چهره ای شدیم که درون کلاه کاسکت روی میز دیده می شد. با اینکه این عکس رنگی است ، اما چهره ی درون عکس ، سیاه و سفید است !
شاید با دیدن این عکس به این فکر کنید که چهره ی شخص دیگری که کنار کلاه بوده در آن منعکس شده است...
چطور ممکن است چهره ی کسی از شیشه ی کدر و سیاه کلاه کاسکت به بیرون منعکس شده باشد..؟!
مگر آنکه در آن نور قوی وجود داشته باشد ، همانند نور خورشید که از پنجره به داخل می تابد، و فاصله ی شخصی که چهره اش منعکس شده است با کلاه کاسکت فقط چند سانتی متر باشد..
اما در آن لحظه هیچکس در آنجا حضور نداشت که چهره اش در شیشه ی کلاه منعکس شود...
سلام دوست عزیز . از وبلاگ خیلی خیلی خوبتون تشکر می کنم.از وبلاگتون خیلی خوشم اومد. من هم برای اینکه سهم کوچکی در قدرتمند کردن و زیباتر شدن وبلاگ شما داشته باشم به شما توصیه می کنم سرچ باکس این موتور جستجوگر قدرتمند را که قادر به جستجو به همه زبانها است به سایت خود اضافه کنید. خیلی سرچ باکس هاش خوشکله . نمونه و کد این سرچ باکس را می توانید در سایت اصلی موتور جستجوگر ببینید.و می توانید کد آنرا در قسمت "ویرایش قالب" وبلاگ خود قرار دهید.
http://www.glseek.com/meta_search_box.html صفحه در یافت کد
http://www.glseek.com صفحه اصلی موتور جستجوگر
خواهش می کنم..! منم از شما تشکر می کنم که نخونده و ندیده از وبلاگ من خوشتون اومده...!!!!! :)))
جون مادرت چقدر گرفتی واسه این تبلیغ..؟! اگه پولش خوبه دست ما رو هم بگیرین..!! :)
بابا ما مخلص شماییم!
آخه صفحه ات تو favorites هامه.نمی دونم چرا هر صفحه ای رو که از اون تو باز میکنم باید refreshکنم تا مطالب جدیدو ببینم!آخه ما مثل شما از نعمت adsl برخوردار نمی باشیم :)
چرا اینجور موارد نمونه ی ایرانی ندارن؟یا دارن من ندیدم؟
شما تاج سر مایی.. سالاری به مولا علی(ع) !! بزرگی به محمد(ص).. یا قمر بنی هاشم..یا حسین.. مرگ بر اسرائیل..........!!!
قابل شما رو نداره.. اشاره کنی adsl میریزم به پات...!!! یعنی منظورم به پای کامپیوترته...!! {چشمک}
اتفاقا موارد ایرانی زیادی دارن اما به 2 دلیل فعلا چیزی ازشون نمی گم..
که یکیش ترسیدن مخاطب هام و به احتمال از دست رفتنشونه..!! :)
(ایرانی هاش رو خودم هم تجربه کردم چون یه مدت کارم همین بود.)
راستی مهتا ، الان که دارم اینو برات می نویسم ستاره تو بغلم خوابیده..نازی هم داره بستنی می خوره..!! :)
(قابل توجه خوانندگان محترم.. ستاره و نازی اسم گربه هامه.. فکر بد نکنید..!!) :)
صبح به خیر آلفای محترم.
بایدامروز وقت گیر بیارم سر فرصت این مطالب را بخوانم میدونی چند وقته زمانی که غروب میرم روی پشت بام احساس میکنم اسکندر آنجاست (نمیدونم پست اسکندر منو که چند وقت پیش نوشته بودم خواندی یانه؟).
من به این مسائل خیلی علاقمندم.
از بابت گربه ها هم واقعا؛ امیدوارم خداوند هر چی دوست داری بهت بده که این دو حیوان را از آوارگی در باغ بومهن نجات دادی. آیا به تو عادت کرده اند.
میدونی من اولش فکر میکردم شما خانم هستید بعدمهتا جان گفتند یک آقای با شخصیت هستید.
نخوندم..اما واقعاْ کنجکاو شدم و در اولین فرصت حتماْ می خونمش..
به شدت به هم عادت کردیم... بخصوص کوچیکه فقط توی بغل من می خوابه...و هر جایی که میرم دنبالم میاد :)
خانم و آقا چه فرقی می کنه..؟! مهم شخصیت بود که من داشتم..!! :))
(شوخی می کنم.. شما و مهتا جان به من لطف دارید...سپاسگذارم ) :)
سلام
در مورد سوال اولت باید بگم که خودتون به هیچ عنوان دارو تجویز نکنید و حتما با پزشکش در میون بزارید .
در مورد سوال دومت اول از همه باید به یه پزشک متخصص پوست و زیبایی صحبت کنی و تنها پیش نهادی که می توانم بکنم استفاده از سوتینهای سفت کننده است و نیز ورزشهاییی که برای همین منظور انجام می شود .
آرزوی بازیابی سلامتیش را از خداوند خواستارم
موفق باشد - ستاره
بی نهایت سپاسگذارم ستاره خانم.. فقط کاش می فرمودین از کجا می تونم ورزش های مخصوصش رو گیر بیارم..؟!
در هر حال بی نهایت ازتون ممنونم..
پس که این طور :))
حتما روحش بوده خوب ... هدف چیست ؟؟؟
هدف ما جلب رضایت شماست (بانک ملت..بانک شما)
حالب بود
حالب..؟!
حالب دیگه چیه..؟!! :)
سلام
ممنونم به خاطر کامنت های قشنگت و کلی خوشحالم به خاطر هم سلیقگی توی فیلم دیدن!
نمیدونم به نشونه ها اعتقاد داری یا نه..اما من دارم!صبح روزی که ژاله خانم خبر داد کسی گربه هام رو میخواهد...قبلش..توی راه..یه کلید پیدا کردم..شکل کلید های قدیمی بود..و تعجب کردم چرا تا حالا کسی ندیده بودش که ورش داره.البته تعجبی نداره که...کلید من بوده خوب!
نذرم ادا شده پسر خوب...اونم چه جور:)
ســلام... :)
واقعاْ کلی خوشحالی به خاطر هم سلیقگی در فیلم دیدن..؟؟!!!! (متعجب)
من همیشه به نشونه ها اعتقاد داشتم و دارم... و هیچوقت بهم دروغ نگفتن.... و اگه کسی بتونه خودش رو به اونها بسپاره و ازشون راهنمایی بگیره می تونه به خیلی چیزها پی ببره... :)
جدی..؟! :)
اینطوری که تو گفتی فکر کنم وضع گربه های بیرون از نازی و ستاره هم بهتر شده باشه..!! {چشمک} :)
اشتباه تایپی بود
متوجه شدم... :)
ادامه نداره؟؟؟؟
این مطلب نه..!
اما این بحث حالا حالاها ادامه داره...
مطلب بعدی در مورد یک اتفاق واقعی هست که برای یک شخص شب زنده دار افتاده...!! و عقیده داره روح ناخونده رو به خوبی احساس کرده....!!!
من می دونستم که تو پشت اون ستاره حلبی قلبی از طلا داری رفیق!!!
اصلا باورم نمی شد که شخص مورد نظر در مورد گربه ها تو باشی!!!!!!!!! الان صورت منو مجسم کن با دهانی باز و چشمهای ورقلمبیده!!!!!! یعنی وقتی مهتا بهم گفت همونجا پای پی سی هنگ کردم. بابا ایول! گربه دوست! مهربون! فداکار! به خدا داشتم از نگرانی واسه این دوطفل مسلم می مردم!!! به هرکی بگی تا اون سره دنیا ایمیل زدم تا اینکه زورو پیدا شد و همه رو نجات داد!!! خدا بهت عوض بده پسر مهربون. دارمت تا اونور دنیا.
چرا..؟! انقدر عجیبه که گربه دوست باشم..؟! من بیشتر عمرم رو با گربه ها سر کردم مهشید جان..
دو طفل مسلم...!! :)))))
لابد مهتا هم حلیمه ست..!! :)
آب در بلاگ اسکای و تو تشنه روان میگشتی..؟!
خب چرا به من نگفتی..؟!!! (زبون درازی)
سلام
یه چند روزی نبودم رفته بودم مسافرت حالا که اومدم چک میکنم میبینم ....
بیخیال...جواب سوالتو بدم
اینم جواب سوالت:
مهدی یه دوست خیلی خوبه برام یعنی بهتره بگم یه داداش عزیز از برادری چیزی برام کم نذاشته حتی از یه داداش بهم نزدیکتر بوده، از طریق چت باهم آشنا شدیم که این آشناییمون به اینجا کشید
الانم فکر کنم باید خونشون پیش خانم و پسر گلش باشه
عکس اولین یاداشت وبو دیده بودی ؟عکس پسر مهدی بود
پس حسابی بهتون خوش گذشته... :)
چه جالب.. امیدوارم همیشه همینطور با هم خوب بمونید.. :)
راستی شعرو داشته باش
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست...و دلم بس تنگ است...بیخیالی سپر هر درد است...باز هم میخندم،آنقدر میخندم که غم از روی رود...
دیدی یادم اومد
(حال کن از همه چی گفتم جز از مطلبی که نوشتی)
انشالا بعدا نظرمو میگم
اون قسمت (دیدی یادم اومد) هم با حالت شعر خوندم..!! فکر کردم جزوی از شعره..!! :)
تا تو بخوای نظر بدی من پست رو عوض کردم...!! {زبون درازی} !!!
خیلی باحال بود من خوراکم این داستانها و معماهاست... بازم از اینا بزار به من هم خبرشو بده. ممنونم
خوبه..
حتما..
و اگه تجربه ای در این زمینه (هر چیز عجیبی که دیدی) داری برام میل کن...
اینجا قراره به مرکز این چیزا تبدیل بشه...
هدفم رو اون لحظه متوجه میشین..!!