اشعه آلفا

ماورای آنچه نیست...

اشعه آلفا

ماورای آنچه نیست...

قوم سایه ای . قسمت دوم (همزاد تاریک)



سایه‌ای ها جزوی از اسرار و معماهای قدیمی بشمار می‌روند. آنها از زمان آفریده شدنمان با ما همراه بوده‌اند. بعضی‌ها می‌گویند که سایه‌ای، همان (لولو خورخوره‌ی) معروف و قدیمی است که از آن برای ترساندن بچه‌ها و مجبور کردن آنها به انجام کاری استفاده می‌شده..!

بسیاری از ما، زمانی که کودک بودیم این جمله‌ها را شنیدیم: " آروم بگیر..شب زود بخواب..ساکت باش..بچه‌ی خوبی باش..وگرنه (لولو خورخوره) شب میاد و می‌بردت..!"

گزارشات بسیار زیادی از سراسر دنیا مبنی بر مشاهده‌ی این مخلوقات عجیب، تاریک و سایه مانند موجود است. خیلی از شاهدها، سایه‌ی پیکری را دیده‌اند که پس از چند لحظه از دید آنها محو گشته است و اغلب این سایه‌ها گوشه‌ی اتاق خواب یا در کمد دیواری دیده شده‌اند.

آنها چه هستند؟ هیچکس به درستی نمی‌داند. در طی قرن‌ها تحقیقات نسبتا بی ثمر علم ماورا و کیمیایی در مورد این مخلوقات سیاه، سرانجام آنها را به چیزی که ما با نام "همزاد" می‌شناسیم ربط داده‌اند... همزاد تاریک یا نیمه‌ی سیاه هر شخص . . .
آیا این سایه‌ها می‌توانند نیمه‌ی تاریکی و به زبان دیگر نیمه‌ی شیطانی و اعمال بد خود ما باشند؟! این سئوال خوبی است که جای تامل و فکر بیشتری دارد. این عارضه می‌تواند حاصل قسمتی از روح خود ما باشد که از انسانیت و معنویت دور شده است..!


سایه ها دروغ نمی‌گویند..

از این نظریه در داستان ها، نقاشی‌ها، فیلم‌ها و حتی انیمیشن‌های مختلف که اکثر آنها دارای ژانر ترسناک بوده‌اند استفاده شده است. به طور مثال می‌توان به اکثر فیلم‌های "دراکولا" اشاره کرد که همواره بر روی یکی نبودن پیکر دراکولا و سایه‌اش تاکید داشت.


"تصویری از دراکولای واقعی که ظالم بودنش باعث شد از روی شخصیت وی داستان‌های ترسناکی ساخته شود و او را خون‌آشام معرفی کنند ـ مترجم "

همچنین این شیوه که به عنوان نوعی سمبل (درون شناسی و واقع بینی) شناخته شده است، باعث شد تا بسیاری از مخالفان سیاسی، در کارهای هنری خود از این ترفند برای نشان دادن علت مخالفت خود با یک شخص یا حزب سیاسی استفاده کنند.


"نام این طرح (شیطان پدیدار گشته از فرشته) می‌باشد و اثر طراحی به نام (فرهاد) است که با به تصویر کشیدن فرشته‌ای که سایه‌ای شیطانی دارد، سعی در نشان دادن اختلاف میان ظاهر و باطن انسان‌ها دارد _ مترجم "


"این شیوه برای نشان دادن مخالفت با شخصیت‌های مطرح سیاسی نیز بکار برده می‌شود _ مترجم "

پس با توجه به مطالب فوق، آیا این سایه‌ها می‌توانند شکلی از اعمال و کردارهای منفی خود ما باشند؟! آیا این سایه‌ها از "سایه‌ی روح" ما بوجود آمده‌اند؟!

موضوعی که در اغلب گزارشاتی که از شاهدهای عینی به دست آمده، یکسان است، اظهار آنها مبنی بر حضور سایه‌ای ها در شب و هنگامی که آنها در خواب به سر می‌بردند، می‌باشد.

احساس فشار زیاد بر روی قفسه‌ی سینه و ناتوانی در تنفس کامل از جمله حالت‌هایی هستند که در اکثر گزارشات به چشم می‌خورند. این حالت‌ها اغلب با احساس رخوت، بی حالی و نوعی فلجی همراه هستند... و البته همین علائم به اندازه‌ای هستند که در آن وضعیت باعث ترس و وحشت شما بشوند. شاهدان می‌گویند سعی کرده‌اند با هل دادن توسط دست خود، سایه را از خود دور کنند، اما دست آنها بدون هیچ تاثیری از میان سایه عبور کرده است..

هیچکس به درستی نمی‌داند هویت واقعی این سایه‌ها چیست.. حتی بعضی‌ها ادعا داشتند که سایه‌ی حیوانات (بیشتر سگ و گربه) را هم دیده‌اند! من فکر می‌کنم که شاید، و تنها (شاید) این سایه‌ها در حقیقت همان سایه باشند، اما سایه‌ی مخلوقاتی در "جهان موازی" که بسیار نزدیک به جهان ماست. آنها می‌توانند مخلوقاتی از بعد دیگر باشند که به سادگی در "طرف دیگر" ما قرار گرفته‌اند. در افسانه‌های یونان باستان از قلمروی "هادس" (فرمانروای زیر زمین و جهان مردگان ـ مترجم) به عنوان خانه‌ی "سایه‌ها" یاد شده است.


" یکی از نقاشی‌های قدیمی که دروازه‌ی جهنم و حیوانات اطرافش را به تصویر کشیده است _ مترجم "

آیا این سایه‌ها می‌توانند متعلق به موجودات جهان مردگان و خانه‌ی سایه‌ها باشند که گهگاه در ابعاد دیوارهای این جهان پدیدار می‌گردند؟ شاید سایه‌ی آن سگی که دیده شده است، متعلق به "سربروس"باشد! (سربروس در افسانه‌های یونانی، نام سگ سه سری است که نگهبان دروازه‌ی جهنم است..این سگ به ارواح جدید اجازه‌ی ورود میداد اما به هیچکس اجازه‌ی خروج نمیداد ـ مترجم)


" سربروس، سگ سه سری که به عنوان نگهبان دروازه‌ی جهنم شناخته شده است _ مترجم "


چیز دیگری که من دریافتم این بود که حالت‌های شاهدان "سایه‌ای ها" تا حد زیادی به حالت‌های شاهدان "موجودات فضایی" شباهت دارد. در هر دو مورد، کسانی که در آن موقعیت قرار گرفته‌اند دچار عجز و ناتوانی درنفس کشیدن شده‌اند. "خاکستری‌ها" (گونه‌ای از موجودات فضایی که تا به حال توسط انسان‌ها گرفتار گشته‌ و "کمی" شناخته شده اند.. در وبلاگ آریا می‌توانید تا حدی با این موجودات آشنا شوید ـ مترجم) می‌توانند همان "سایه‌ای‌ها" باشند که این خود، یک نظریه‌ی جدا می‌باشد. شاید گونه‌ای از بیگانگان (موجودات فضایی) هستند که وجودشان از سایه‌ای همراه با مقدار خیلی کمی از خصوصیات فیزیکی تشکیل شده است که آنها را از سایه‌های معمولی که ما می‌شناسیم متمایز می‌کند.

به هر حال، یک چیز قطعا حقیقت دارد و آن حضور این سایه‌ها در اطراف ماست. افراد زیادی با آنها روبرو شده‌اند و از سرتاسر دنیا گزارشاتی در این خصوص وجود دارد.

شاید شما نیز به گونه‌ای با این موجودات روبرو شده‌اید یا در آینده با آنها ملاقات خواهید داشت.. آیا تا بحال پیش آمده در اتاق نشسته باشید و گوشه‌ی نگاهتان چیزی را در سمت دیگر شما ببیند و توجه شما را به خود جلب کند، و زمانیکه روی خود را به طرف آن برمیگردانید چیزی وجود نداشته باشد؟! پس شاید شما هم بی آنکه بدانید، آنها را در کنار خود تجربه کرده باشید . .


مترجم : آلفا

نظرات 31 + ارسال نظر
forush دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 ساعت 21:36 http://shahreroyaee.mihanblog.com

خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزنید.

ژاله دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 ساعت 22:42 http://amoovamehraboonihash.blogfa.com/

به نام خدا
سلام
چه وحشتناک..نوموخواااام!!

و!..!!

علی دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 ساعت 22:44 http://www.alfa88.blogfa.com

سلام
ممنون که به ماسر زدی
مطلب جالبیه ممنون
بازو به ما سر بزن اگر نیومدی لولو خورخوره میخورتت
موفق باشی

موش بخوره تو رو..! چقدر با نمکی تو آخه بابا..؟!؟!؟!؟!؟!؟!!؟؟

مهی دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 ساعت 23:58

اعتراف می‌کنم از اینکه قراره بقیه‌ی عمرم ازین چیزا بخونم و بشنوم و راجع بهش صحبت کنم خیلی خیلی می‌ترسم! من کلا آدم ترسویی‌ام و راه مقابله با ترسم فراموش کردنشه، برعکس تو که میری تو دلشون!! باید عادت کنم و شاید این راه خوبی باشه، باید بیام مدرسه‌ی آلفا‌ریز! ;)

اتفاقا راه مقابله با ترس همینه که باهاشون روبرو بشی تا برات عادی بشن..
تا ازشون سر دربیاری و دیگه ازشون نترسی..
شما خودتون استادین..مدرسه کدومه استاد ترسوندن؟! (چشمک)

عطا دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 ساعت 23:58 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

سلام.
این سایه ها طایفه ای از جن ها هستند.که بیشتر شبها دیده شده اند.
هنگاهی که شما از سنگینی بدنتان شب بیدار می شوید احساس فلجی کامل میکنید و تنگی نفس میگیرید دار این هنگام ای نوع ازجن بر روی شما افتاده و عضلات شما فلج شده است و به ندرت می توان کسی را پیدا کرد که در ان لحظه فقط توانسته چشمانش رو باز کنه و بتونه سایه سیاهی رو ببینه که از روی اون بلند شده و فرار کرده رو ببینند.
اما شیطان که خود نوعی جن است بسیار کمتر بوسیله سایه خود را مطرح میکند.
دیگر اینکه فرضیه روح بودن این سایه ها منتفی است چرا که روح است و سیاه رنگ نیست.و ذاتشان سفید رنگ است

نمیخوام متن خودم رو بکوبم... اما به نظر من اینا نه جن هستن نه سایه.. این یک جور حالت بیدار شدن از خواب هست که چشمات زودتر از مغزت از خواب بیدار شدن..! به همین خاطر هم یه حالت فلجی به آدم دست میده...
در ضمن عطا جان..تو چرا به همه چیز میگی جن؟!! به خدا موجودات دیگه‌ای هم هستنا..!!

مهی سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 00:02

خوب و بد یعنی چی؟ اینکه سایه‌ای ها نیمه‌ی تاریک روح ما و تاثیر گناهامون روش هستن..خوب و بد رو کی تعیین می‌کنه؟ انسانیت و معنویت چی؟ با یه تغییر کوچولو همه چیز می‌تونه عوض بشه..اونوقت ما می‌شیم سایه‌ای و اونا میشن ما؟

آهنگ وبلاگت خوبه آلفا..حس جالبی می‌ده موقع خوندن..یه آرامش کاذب!

خوب و بد رو عرف کلی تعیین میکنه.. البته فکر میکنم بیشترش توی غریزه باشه..به این معنی که هر چیزی که جامعه میگه صرفا خوب یا بد نیست..فکر کنم اگه یه بچه رو بذارن با همون معصومیت خودش بزرگ بشه و چیزی رو بهش تحمیل نکنن، بشه معنی واقعی خوب و بد رو فهمید!
ما میشیم سایه‌ای و اونا میشن ما یعنی چی؟! این نظریه میگه اون سایه‌ای هم خود ماییم دیگه!
ممنون مهی جان..این آهنگ رو واقعا مدیون تو هستم..خیلی زحمت کشیدی عزیزم..مرسی (بوس) :)

مجید شعبانی سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 10:18 http://myfall.blogsky.com

سلام. مطلب فوق العاده جالبی بود. از خوندنش لذت بردم. راستی شما فیلم Paranormal Activity رو دیدید؟ این فیلم یه فیلم مستنده(به ظاهر) که دو نفر زن و شوهر رو نشون میده که در زندگیشون اتفاقات عجیب می افته. مخصوصا شب ها. و آنها برای اینکه سر از این اتفاقات در بیارن میرن و دوربینی می خرند تا بتونند مواقعی رو که در خوابند فیلم برداری کنند. فیلم بسیار جالبیه، اگر به این موضوعات علاقه مندید پیشنهاد می کنم این فیلم رو تهیه بکنید.
با سپاس. بروزم. از حضورت خوشحال میشم

بله...اتفاقا این فیلم رو تو یه شب خاطره‌انگیز دیدم..و بعدش هم کلی توسط همسرم ترسونده شدم!! هنوزم اون شب یادمون نمیره و وقتی یادش میفتیم خندمون میگیره..

دختر خردادی سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 12:19 http://d-khordad.blogsky.com/

سلام
چه خوب یه مطلبی در این مورد نوشتی
یه جاهاش دقیقا حالتهای خودم بود منم دوران دبیرستان دچار این حالتها میشدم و دورو برم را یه حاله سیاه رنگی میگرفت موقع خواب احساس خفگی بهم دست میداد و هرچی سعی میکردم که فریاد بزنم نمیتونستم خیلی احساس بدی بود واسه مامان بزرگم که تعریف کردم میگفت به این میگن بختک و شبها زیر سرت قران بذار تا دیگه سراغت نیان منم اینکاره کردم و خیلی وقته که دیگه سراغم نمیاد اما هروقت یاد اون لحظات میافتم حالم بد میشه
راستی آپم بهم سر بزن

به منم گفته بودن همزاد خودته که میخواد باهات بازی کنه..! چند بار باهاش صحبت کردم که حوصله ندارم و بره بعدا بیاد..! واقعا هم رفت!! اما امروز کمی علمی تر بهش نگاه میکنیم..

ته سیگار سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 18:15 http://zirsigari.blogsky.com

سلام رفیق
بنظر من هرچیزی که در ذهن انسانها هست وجود داره بلک فراتر از اون، البته نه در زمین یا در این دنیا ، ولی شاید بعضی موقعها گوشه ای از این دنیاها با هم ادغام بشه ...

خلاصه مطلبت مثل همیشه خوندنی بود

ممنونم ته سیگار جان!!!

مهسا سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 18:20 http://cat-walk.blogfa.com

آخی منم دیوونه ی سهرابم
می فهمم شعراشو
با تموم وجودم
بازم ممنونم گلم که اومدی

جرات نکردی متن رو بخونی یا حوصله نداشتی؟! (چشمک)

تبعیدی سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 18:35 http://zehneboronze.blogfa.com

این تریب وبت منو یاد یکی میندازه یه دوست وبلاگی .موفق باش خفن!

خب آدرس وبلاگش رو بده ما هم استفاده کنیم! :)

علی چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389 ساعت 00:47 http://fantasia.blogsky.com

سلام بر آلفای عجیب!:
یادمه توی کودکی ما رو از یک موجودی به نام ( یه سر دو زانو ) می ترسوندن ٬ نمی دونم از چیش می ترسیدیم ٬ بعدا فهمیدیم چه کلاهی سرمون رفته یه سر دو زانو هم مثل ما یک سر داره و دو تا زانو
یعنی خود آدم بود با اینکه فهمیدم چی بود ٬ ولی الان بیشتر از همیشه ازش می ترسم
راستش من از سایه ها نمی ترسم از صاحب سایه ها می ترسم
در ضمن این متن ات به نظر من جامعیت بیشتری داره همچنان واسه ما جدیدی
یا علی.

سلام بر علی غریب!!:
به شما میگفتن (یه سر دو زانو) به ما میگفتن (یه سر و دو گوش)!!
تازه پسر عمه زا هم سه تا دیگه رو معرفی کرد به اسم ( دراز خاک بر سر خسته!!) و (اژدر پشمک به سر!!) و (کته کولا!!!) :))

در ضمن ممنون.. (چشمک)

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389 ساعت 20:38 http://goozoo.blogsky.com

جالب بود

ممنون

بنیامین پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1389 ساعت 11:43

سلام آلفای عزیز از این که به من سر زده بودی ممنونم .متاسفانه نتونستم جواب نطرت رو روی وبلاگ خودم بزارم میبخشید در اوون مورد هم من فکر میکنم باید بیشتر با هم صحبت کنیم خوشحال میشم کمکت کنم .اگر خواستی ایمیل یا آی دی خودت رو برام بزار .

موفق باشی دوست من

سلام بنیامین عزیز
میدونم..کار خوبی کردی..خطرناکه یه کم..
میل میزنم بهت..

هوبخت پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1389 ساعت 14:50 http://suse129.blogfa.com

سلام
خیلی حال کردم که به وبلاگم سر زدی
راستش باور کن من از جن و این چیزا میترسم :D
بازم پیشم بیا.

تو هم باور کن تا وقتی ازشون بترسی..می‌ترسوننت...

ترانه پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1389 ساعت 19:02 http://ood2.blogfa.com/

سلام
مرسی بابت نظری که دادین بله امکانش هست
و همین طور به خاطر مطلب خوبی که گذاشتین.

سمانه جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 00:35 http://kakaoo.blogfa.com/

سلام. من یه نظر براتون گذاشتم که اشتباهی بود . نظر مال اون آقایی ککه همش از جن حرف میزنه (عطا) بود و اختلاف نظرمون هم در مورد اعتقاد ایشون به فال قهوه که از نظر بنده مبنای عقلی و مننطقی نداره و اعتقاد نسبی من به فال حافظ به خاطر اینکه من عقیده دارم روح ایشون به امور دنیا آگاه تره تا قهوه و فنجونش!‌بود. اگه تو بحثمون شرکت کنین ممنون میشم. نظرتون رو واسم بنویسین. من قسم میخورم که اگهد فال قهوه برام ثابت بشه میپذیرم

من نظر اشتباهی نداشتم از شما..!!!!
نظری که برای عطا گذاشتین هم دیدم، اما اینجا نذاشتینش!
من فکر میکنم وقتی پای باور وسط باشه، فال قهوه و حافظ که سهله، فال دمپایی هم میشه گرفت!

بله..خوشحال میشم :)

[ بدون نام ] جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 16:18

من به نیت کشف چیزی اونجا نرفتم. توی اون دهات کاری داشتم که بعد از انجام کارم به اونجا بردنم.
می گفتند توی اون خونه شبها سر و صدا میاد و همه اینو می دونند و شنیدم .
من هم دم غروب رفتم ولی خبری نبود

میشه اسم دهات رو بگی و اینکه توی کدوم استان یا شهرستانه؟

عطا جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 16:41 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

سلام عزیزم.
من رشته تخصصیم همینه.
میتونم حضورشون رو بفهمم.
می دونم کجا میاد یا کی میاد.
در این دنیا هفتاد دو ملت زندگی می کنند که اکثرشون نا پیدا هستند.
فرشته نمی یاد با ما ار تباط بر قرار کنه چون وظایفش براش مشخص شده.
اما درمورده جن ها اینطور نیست. اونا در زمان محمد ص با ما و در کنار ما زندگی می کردند.که بخاطر رواج جادوگری محمد ص از خدا خواست که جن ها رو از امت خودش جدا کنه.
من در مورده چیزی که ندونم لام تا کام حرف نمی زنم
اما مطمئن هستم که این سایه ها جن ها هستند که به زبان فارسی و عامیانه بهشون بختک می گن.

سلام..
منظورت رو خوب متوجه نشدم..یعنی رشته‌ت چیه..؟!!
عطا جان..چطور با پیشرفت اینهمه علم و تکنولوژی، هنوز هیچ جا نتونستن بگن چه موجوداتی کنار ما هستن ولی تو حتی تعداد دقیقشون هم داری؟! میشه بیشتر توضیح بدی؟!
ولی من خیلی جاها شنیدم که فرشته با انسان ارتباط برقرار کرده.. حالت وحی فقط برای پیامبران پیش نمیاد..توی همین آرشیو خودم هم چند تا نمونه ازشون هست..ضمن اینکه محمد هم آدم خاصی نبود که فقط برای اون وحی بشه و برای سایرین نشه:
"بگو من فقط بشری مثل شما هستم. به من وحی میشود که معبود شما معبودی یگانه است." (سوره کهف،آیه 110)
من تمام وقایع زمان محمد رو خوندم اما چیزی در مورد اینکه جن ها کنار آدمها باشن یا جادوگری توی اون زمان رواج داشته باشه ندیدم..آخرین داستان‌های جادوگری برمیگرده به پیامبران قبل از محمد، مثل موسی..
"چون جادوگران آمدند به فرعون گفتند اگر غلبه کنیم آیا مزدی داریم؟ فرعون گفت آری، در آنصورت شما از مقربان درگاه خواهید بود. موسی به جادوگران گفت آنچه را میخواهید بیندازید، بیندازید. جادوگران طنابها و عصاهایشان را انداختند و گفتند به عزت فرعون قسم ما پیروز میشویم. پس موسی عصایش را انداخت که ناگهان تمام وسائل آنها را بلعید. در نتیجه جادوگران به سجده افتادند." (سوره شعراء،آیات 41 تا 46)
میشه بگی نشونه‌های جن‌ها چیه؟! بالاخره موجودات یه فرق‌هایی با هم میکنن..نشونه‌های جن چیه؟! این که نمیشه مثلا به تمام حیوونا بگیم گوسفند، چون همشون حیوون هستند! هر حیوانی اسم و خصوصیات خودش رو داره تا با هم اشتباه گرفته نشن!

[ بدون نام ] جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 23:47

ای بابا الفا از تو بعیده.
اگه محمد عادیه پس بی خیال قران بشیم.
اگه برگزیده خداست پس کمی با انسانها فرق داره چون بازم برگزیده خداست.
تو که اینقدر از قران خبر داری.سوره جن رو هم بخون تا بهتر دستگیرت بشه.
در ثانی از تعداد جن ها هیچ کس اطلاعاتی نداره .
منظور از هفتادو دو ملت نوع جانداران هستند.که همه از این موضوع مطلعند. در ضمن این تکنولوژی پیشرفته هنوزم که هنوزه نتونسته یک عکس از یک جن بگیره . تمتم عکس هایی که شما در تمتم اینترنت می بینی فقط و فقط یک تخیل و یک انیمیشنه.مطمئن هستم وقتی با یک جن روبرو میشی قبل از که فکر بتونی بکنی این چیه نمی تونی حتی چشم از چشمش برداری.فیلم جن گیر مثلا با اینکه ترسناکه حتی کوچکترین شباهتی به جن در فیلم وجود نداره.
موجودی بسیار پشمالو با هیبتی بسیار زشت و بزرگ این هیبت اولین جنیه که من با حضور استادم و با احضار ایشون شاهدش بودم.و متوجه این مسئله شدم که چقدر دنیایه جن رو ساده می گرفتم.
فرق جن با موجوداته دیگر رو نمی تونی تشخیص بدی چون نمی بینیشون.اما وقتی چیزی سر جاش نیست یا وقتی که باید فلانی شما رو در فلان جا که قرار داریدببینه ولی بودید و همدیگر رو ندیدید. باید فقط وجودش رو حس کرد ولی مطمئنا فقط می گید که تو نبودی یا دیر اومدی و گناه رو گردن کسی دیگری میندازید.
اما از لحاظ زندگی بسیار با ما فرق دارند.
مثلا احساس درد نمی کنند.به پزشک احتیاج ندارند.
درمان تمام دردها رو می دونند .از غیب خبر دارند.بسیار بسیار متعهدند بیشتر از ما ادما. از نظر شعور در سطح ما نیستند.
هیچ وقت دقیقا به شکل ما نیستند و به هر شکلی که بخان در میان.
این که گفتم رشته تخصصیه من اینه اجحاف نباشه و یا تعریف از خود.
من در زمینه علوم غریبه ومتافیزیک تحقیق می کنم و با استادایه بسیاری هم
کار کردم.
من مسئله رو زیاد باز نکردم از اول چون خدای ناکرده باعث میشد از دست من دلگیر بشی و دیگه دوست من نبودی.دوستی و ارزش ها مهمتر از هر چیزیه.

سلام عطا جان..
متاسفانه هر چی محمد میگه (من بشری مثل شما هستم..زن دارم، بچه دارم،غذا میخورم) دکانداران دینی میگن: نه، اون فوق بشر بود..!!
حتی با اینکه توی قرآن،‌ خدا خطاب به محمد فرموده: " بگو من فقط بشری مثل شما هستم." باز دکاندارها برای گرمی بازار خودشون زیر بار نمیرن و مریدان رو فریب میدن. تا جایی که به جای پرستش خدا کار به جایی میرسه که میبینیم داریم محمد و علی و حسین و غیره رو پرستش میکنیم که همگی فقط یک انسان عادی بودند و این به گفته‌ی خود خداوند یعنی (شرک محض).
من سوره‌ی جن رو خوندم عزیزم..اتفاقا توی همون سوره هم در آیه‌ی 20 خدا فرموده: ( بگو من فقط خداوندم را میخوانم و هیچکس را شریک او نمیسازم.) در صورتی که ما وقتی توی دردسر میفتیم ناخودآگاه میگیم یا ابوالفضل، یا علی، یا امام رضا، یا حسین، و...
اینطوریه که اسم همه رو میبریم به جز خود خدا..!!
در مورد سوره‌ی جن هم باید بگم که توی این سوره به همه چیز خیلی کلی اشاره شده و هیچ کدوم از خصوصیات جن ها رو، به جز اعتقاداتشون آشکار نکرده..همچنین توی این سوره‌ی کوتاه اصلا به اینکه محمد از خدا خواسته باشه قوم انس و جن رو از هم جدا کنه اشاره‌ای نشده..و در کل از این سوره نمیشه به هیچ نتیجه‌ای در مورد هویت اصلی جنیان رسید..
ضمنا تو یک مقدار حرفات با هم تناقض دارن..مثلا جایی میگی(فرق جن با موجوداته دیگر رو نمی تونی تشخیص بدی چون نمی بینیشون) و در جای دیگه میگی(موجودی بسیار پشمالو با هیبتی بسیار زشت و بزرگ این هیبت اولین جنیه که من با حضور استادم و با احضار ایشون شاهدش بودم.)
باز در جایی گفتی که (به هر شکلی که بخوان در میان)، پس چرا باید در مورد زشتی هیبتشون انقدر تاکید داشته باشی؟!
با توجه به اینکه توانایی‌های جنیان این قدر از آدمها فراتر هست (چه از لحاظ فیزیکی، چه قدرت‌های متافیزیکی و چه از لحاظ عقلی)، پس چرا خداوند انسان رو به عنوان "اشرف مخلوقات" انتخاب کرده..؟!!
تا جایی که من شنیدم جن ها هم مثل آدمها همه جور قومی توی خودشون دارن..قوم ظالم و کافر، قوم مظلوم و ستمدیده و قوم درستکار و یکتاپرست..
اگه زمان محمد، خداوند انس و جن رو از هم جدا کرد و ما دیگه نمیتونیم جن‌ها رو ببینیم، پس چطور میشه که به گفته‌ی خود تو، آیت‌الله بروجردی برای شاه جن‌ها مراسم تشییع میگیره؟! مگر اینکه سن ایشون برگرده به زمان محمد!! چون اگه در زمان ما بوده باشه که جن ها نباید اصلا با ما زندگی کنن که مراسمشون در شهرهای مهم ما گرفته بشه!!
اگه جن‌ها درد رو احساس نمیکنن، پس چطوری درمان تمام دردها رو میدونن و اصلا دونستنش به چه دردشون میخوره؟َ!!
سوء تفاهم نباشه، اما اگه اسم چند تا از استادان و کتاب‌هایی که بهت دادن تا مطالعه بکنی رو بهم بگی خیلی خیلی ازت ممنون میشم..

مهم‌ترین مساله اینکه (من برای چی باید از دست تو دلخور بشم دوست من؟!! ما فقط داریم با هم بحث و گفتگو میکنیم و نظرات خودمون رو میگیم و همدیگر رو نقد میکنیم..مگر اینکه تو از دست من دلخور بشی..در غیر اینصورت، خواهش میکنم اینبار مسئله رو کاملا باز کن و اصلا هم نگران دلگیری من نباش.. تا وقتی کسی توهینی به من نکنه ازش دلگیر نمیشم..)
منتظرم...
دوست من :)

سمانه جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 23:52 http://kakaoo.blogfa.com/

سلام.ببخشیتتت!‌من یه خورده قاطی کردم. ...
کلاْ‌ اشتباه بودم اونروز. در مورد نظر اون دوستموم علی باید بگی من خیلی اوضاعم هراب تر بود. چون یه خاله داشتم که تو خونش یه چوب زشت قایم کرده بود و برای اینکه من رو بتروسنه اونو می آورد جلو میگفت یه سر و دو گوش اومده ..
اونوقت من احمق از اون یه سر دو گوش میترسیدم....

باز حالا یه سرو دو زانو پذیرفتنس تره!
در مورد نظرتون هم خیلی مرسی.
من دقیقاْ‌همینو گفتم. که اگه شخصی از این وسایل استفاده کنه قطعاْ‌این وسایل نمی تونن کمکی یکنن و در واقع اون شخص از روح خودش و ذهن خودش و خلاصه یه چیزی فراتر از وجود های فانی بهره میگیره. ..
خوشحالم که به نتیجه مشترک نزدیکیم!
راستی تو رو خدا یه جای نظر دادن اون بالا بذارین که من مجبور نشم هر بار این عکسها رو ببینم.......!

۷ تا غلط املایی داشتی..میشی 13..!!
به چوب میگفت یه سر و دو گوش؟؟؟؟!!!
چرا یه سر و دو زانو پذیرفتنی تره..؟! مگه گوش از زانو ترسناک تره..؟!!
تو هر بار خواستی نظر بدی چشماتو ببند بیا پایین..!! :)

سمانه شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 21:16 http://kakaoo.blogfa.com/

اه اه. راستش من خیلی با عجله نوشتم و اصلا هم دوباره نخوندمشون. چون مهندس رفته بود تهران خبری ازش نبود. هل بودمو صبح امروز باید مدیر رو میدیم که البته موفقیت آمیز نبود. و در ضمن کتاب حقوق جزا جلوم باز بود داشتم مثلا درس میخوندم. به هر حال ببخشید آقای معلم...!
از اینکه سر زدی و نظر دادی ممنون. من از رشت هستم. اوووووو !
بعدشم برای یه سر و دو زانو مغز بیشتر نیاز داره که درگیر بشه . اما یه سر و دو گوش رو دیگه هر بلا نسبت کودنی میفهمه خودمونیم...!
خیلی مرسی از نطرتون . هوای خانوما رو داشته باشین. بازم به من سر بزنین. بای بای

اه اه دیگه چی بود..؟!!
آره..معلومه با عجله مینویسی..پست‌های وبلاگ خودت هم همینطور..!!!! (چشمک)
اوووووووه..چقدر کار داشتی همزمان میکردی!!
از رشت هم که هستی..اوووووووو!! تی احوال چطوره؟! خوب ایسی؟ شیمی خانواده خوب ایسیدی؟! مهندس بومو یا هنوز ایه ایسه؟! (چشمک + D: )
وای سمانه..این تیکه‌ی (برای یه سر و دو زانو مغز بیشتر نیاز داره که درگیر بشه) رو که خوندم تا یه ساعت داشتم میخندیدم..چون دیدم راست میگی!! اما نمیفهمیدم چرا..!! :))))
چشم..بابای.. :)

عطا شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 21:48 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

سلام الفای عزیزم.
در اینکه جنیان از مل برترند شکی درش نیست انجام کارهای خارقالعاده در ذاتشون هست.اما انسان اینقدر قوی نیست مگر اینکه به درجه والای عرفان و کمال برسه.انسان اشرفه چون خدا در انسان از وجود خودشش دمید . شعور و عقل و معرفت را در ذات انسان قرار داد.اما اگر جنیان شعور داشتند به کمال می رسیدند که نمی رسند هیچگاه .اگر عقل متکامل داشتند موجوداتی خلاق بودند که نیستند..
شاه جن ها که از زمان حسین ع باقی مانده بود در عصر ما فوت می کنه.(ناگفته نماند جن ها بیش از ۲۰۰۰ سال عمر می کنند)واز طرفی چون تنها باقی مانده واقعه کربلا و یار امام و جزو مسلمانان بود در چندین شهر مذهبی علمایی که با عالم غیب ارتباط دارند به احترام ایشان برای او سوگواری می کنندو مجلس بر گزار می کنند.
جن ها از غیب اگاهند (منظور از غیب خودشون نیست در اینجا)یعنی چیزی که دزد برده کجاست. یا فلانی الان کجاست.درمان بیماری فلانی چیه و...خیلی چیزایه دیگه.
برای اینکه جواب این سوالات رو از جن بگیری باید به وسیله یک استاد احضارشون کنی و بهشون شیرینی بدی و جوابت رو بگیری .
من از استادانی چون ابوالفضل اندلیب. قربان شعبانی محسن بهگر. میر حسین حسینی بهره بردم.و کتابهایی چون گوهر شبچراغ. کنزالحسینی .طم طم هندی. بیطریه .سرالمستتر.خزائن نراقی رو مطالعه کردم و تجربه کردم.اگه شما این کتابهارو مطالعه کنی به تمام نوشته های من پی میبری/..
از اینکه با شما بحث وتبادل نظر می کنم خوشحالم .

آخه چرا ما باید به درجات والای عرفانی برسیم اما جن‌ها از همون بدو تولد بدون هیچ زحمتی دارای این خصوصیات باشن؟! خدا از روح خودش در انسان دمید اما شیطان این روح رو وسوسه میکنه!! یعنی روح خدا رو که باید کاملا متفاوت از روح‌های دیگه باشه..من هنوز با همین مورد هم مشکل دارم و به نظر من خدا در بدن هر موجودی روح قرار داد و انسان‌ها از اونجایی که خودشون رو برتر از تمام موجودات دنیا میدونن این قصه‌ها رو ساختن..
ما چطور اشرف مخلوقات هستیم و خداوند تمام دنیا رو برای ما آفریده، اما به جز چند تا کهکشان دور و برمون هیچ جا رو نمیشناسیم و حتی همونش هم نمیتونیم ازش استفاده کنیم؟!‌ و این ثابت شده که موجودات دیگه‌ای هم توی کهکشان‌ها و کرات مختلف زندگی میکنن و ما حتی نمیشناسیمشون..! ‌و باز به گفته‌ی همون کسانی که میگن انسان اشرف مخلوقاته(!!!!) و با این حرف به تمام مخلوقات دیگه‌ی خدا ظلم میکنن، تا چند سال دیگه دنیا به پایان میرسه و روز قیامت میشه! پس اینهمه کهکشان بی پایان اگر برای ما که اشرف هستیم آفریده نشده بود، پس برای کی آفریده شده بود و به چه درد ما میخورد؟؟!! متاسفانه این حرفها رو فقط سران مذهب درست کردن تا باهاش از بقیه سوء استفاده کنن..در صورتی که با کمی فکر به این نتیجه میرسی که تمام این حرفها کشکه و اشرف مخلوقات کسی هست که قلب پاکی داشته باشه و هر حرفی که بهش میزنن با چشم بسته قبول نکنه!
عقل و غریزه چیزی هست که در تمام موجودات قرار گرفته و اگر غیر از این بود، هیچ موجودی نمیتونست خودش رو با شرایط جدیدی از زندگی هماهنگ کنه... به طور مثال یک نهنگ(وال) در زمان‌های قدیم شرایط زندگیش خیلی متفاوت بوده و در خشکی زندگی میکرده ولی با گذشت زمان میبینیم همون نوع نهنگ، با تجربه و شرایط جدیدی که براش به وجود اومده یاد میگیره به جای خشکی توی آب زندگی کنه..!
حالا چطور ممکنه جنی که تاریخ خلقتش به قول خود شما برمیگرده به قبل از خلق آدم و حوا، به این تکامل نرسیده باشه و سالهای سال مثل همون روز اول پیدایشش زندگی کرده باشه..؟! یعنی یه جن با اینهمه قدرتهای خارق‌العاده از یک نهنگ هم کمتره؟! یا خدا از روح خودش در نهنگ هم دمیده که اون عقل داره اما جن عقل نداره..؟!!
با توجه به اینکه جن‌ها (بیش از) 2000 سال عمر میکنن و هرگز هم بیمار نمیشن تا جمعیتشون کم بشه، پس باید الان جمعیتشون انقدر زیـــــــــــــــاد شده باشه که از سر و کول ما برن بالا..! پس چطور ممکنه که فقط در جاهای کوچک و بخصوصی زندگی کنن؟! الان کل کره‌ی زمین هم باید براشون کم باشه..!!
اکثر علمای مذهبی ما که ادعا میکنن با عالم غیب ارتباط دارن، رمال‌های گذشته بودن که بعد از انقلاب به جایی رسیدن و فقط خودشون میدونن چطور مردم رو با این اراجیف فریب میدن..! اگر واقعا ارتباط اونها با جن‌ها انقدر زیاده پس چرا ازشون نمیخوان درمان بیماری‌های خطرناکی مثل سرطان‌های پیشرفته و ایدز و غیره رو به ما بگن تا حداقل از کشورهای دیگه توی این زمینه جلو بزنیم؟!! ما که بیشترین ادعا رو توی ارتباط با جنیان داریم چرا باید بیشترین مریضی‌ها رو هم داشته باشیم؟! چرا هیچوقت برای کمک به نیروی انتظامی ازشون استفاده نمیکنن این علما؟! مثلا ازشون بپرسون این مجسمه‌هایی که اخیرا توی تهران دزدیده شده رو دزد کجا برده؟!! عطا جان..یک مقدار حرفهایی میزنی که فقط از بچگی ما هم شنیدیم..مثل همین جریان دزد! تا دلت بخواد منم قصه‌ها و افسانه‌ها شنیدم در این مورد و فقط نمیدونم چرا کسی ازش استفاده نمیکنه..!! اگه روحانیون ما که ادعا میکنن با عالم غیب ارتباط دارن از اطلاعات جنیان در زمینه‌ی پزشکی(!) و امنیتی و پلیسی استفاده کنن که کشور ما در عرض چند روز در جهان نمونه میشه و همه به دولت ما ایمان میارن و روحانیون هم به خواسته‌ی دیرینشون که حکومت بر کل کشورهاست میرسن! پس چرا استفاده نمیکنن؟!!
من چیزی رو تکذیب نمیکنم و اصلا منکر وجود جن نمیشم..اما اینم میدونم که 99% چیزهایی که ازشون مشنویم، فقط داستان‌هایی هستن که خود مردم برای جلب توجه دیگران از خودشون درآوردن!
استادانی که نام بردی زمینه‌ی فعالیتشون چیه؟! آیا همگی روحانی هستن؟! و کتاب‌هایی که اسم بردی همشون ایرانی، عربی یا هندی هستن؟!
من هم از این تبادل نظر لذت میبرم :)

عطا شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 22:23 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

من حرفای شما رو در مورده محمد علی و ....می پذیرم کاملا درست می گی چوم تاریخی که دردست ماست درست نیست و تناقض داره.و اینکه بیشتر به انبیا می پردازیم تا خدا .و داستان دکانداران رو قبول دارم.
در مورده سوره جن باید بگم علمای بسیار بزرگ فقط قران رو تفسیر می کنن تا ما بهتر معانی اون رو درک کنیم.سوره جن گویای خیلی چیز هاست. علما و عرفا در ارتباط با جنیان به مسایلی چون خوردن و اشامیدن و طایفه و قوم وکافر و مسلمان بودنشون و خیلی چیزایه دیگه پی بردن که مکتوب اونا در کتابهای خطی که نام بردم وجود داره.
واما فرق جن با دیگر موجودات...
وقتی شما جن رو نمی بینی چطور می خوای فرق اون با دیگر موجودات رو بدونی یا بفهمی؟؟؟؟ اینو بهم جواب بدین.

من دیدم این جن رو با احضاری که استادم انجام داد با هیبتی که شرح دادم
.حالا این با اون مطلب بالایی چه تناقضی داره؟؟
بازم می گم به هر شکلی که بخوان در میان مثلا بالفرض به شکل گاو از کجا گاو با گاو فرق می کنه.این تغییر در صورتیه که بیشتر بخوان با ما ارتباط داشته باشن.
جن ها بازم می گم خیلی زشتن و کریح المنظر.
چون چهره ذاتی اونا این رو بایست می کنه.
در احضار توسط اساتید هیچ جنی با قیافه تبدیل شده حاضر نمی شه بلکه با هیبت ذاتی خودش ظاهر میشه.
اگر می خواین جن رو در میان مردم حس کنی باید که یکی از اساتید احضار باشی.یعنی کسی که به دفعات احضار جن کرده .
یه پیشنهاد شما حتی اگر کتابهای معتبر چاپ جدید در مورد جن هارو مطالعه کنید به صحت حرفای من پی میبری.
برکت باشد

بالاخره شما حرفهای من رو در مورد بشر بودن محمد قبول داری یا نه عطا جان..؟!
در مورد تفسیر قرآن هم باید بگم علما با پیشرفت علم و فهمیده‌تر شدن مردم و سئوال‌هایی که براشون پیش میاد، هر بار قرآن رو طوری تفسیر میکنن که مردم راحت تر بتونن بپذیرنش و این تفسیرهای خودسرانه گاهی به قدری با حرف‌ها و تفسیرهای گذشته‌ی همین علما تناقض داشته که نتیجه‌ی عکس داده و باعث شده اعتقاد مردم بیشتر نسبت به قرآن هم از بین بره..
خدا این کتاب رو زمانی داده که مردم سواد درست و حسابی نداشتن و هیچکدوم فرزانه نبودن که بخوان بشینن این کتاب رو با تفسسیرش درک کنن.. همه چیز خیلی ساده توضیح داده شد تا مردم راحت درکش کنن.. حالا یک سری سودجو میان با تفاسیر پیچیده کاری میکنن که مردم رو نفهم و خودشون رو عالم جلوه بدن تا ثابت کن ما برای خوندن و درک قرآن به این شیوایی به اونها احتیاج داریم..! کسایی که خودشون حتی سواد درست و حسابی هم ندارن!
شما این رو به من جواب بده: چطور میتونی انقدر مطمئن باشی که تمام موجوداتی که ازشون یاد میشه به جن‌ها مربوط میشن و باز شما که در علم متافیزیک تحقیق میکنی، چطور میتونی منکر عکس‌ها و فیلم‌های مستندی بشی که از موجودات ماورایی گرفته شده و اونها رو (انیمیشن!!) بدونی؟!
اینکه گفتی به هر شکلی مثل گاو درمیان، من رو بیشتر به یاد کارتون (بارباپاپا) انداخت و اینکه شاید اونها هم نوعی جن بودند!‌ اگه قرار باشه جن‌ها به هر شکلی برای ارتباط با ما دربیان پس من باید به پدر و مادر خودم هم شک داشته باشم، چه برسه به گربه‌های خانگیم! اینطوری که سنگ رو سنگ بند نمیشه..! و مثلا یه جن با گاو شدن چه رابطه‌ای میتونه با ما برقرار کنه آخه..؟؟!!
لطف کن عطا جان و چند تا از کتاب‌های چاپ جدید رو در مورد جن‌ها بهم معرفی کن..خوشحال میشم استفاده کنم دوست من.. :)
در پناه اهورا مزدا..

عطا دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 01:54 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

محمد چیزی جز بشر نیست منکرش نیستم.
و اینکه قران چی هست یا چی نیست.
شما قران رو می خونی یا معنیش رو می خونی .
من که میگم تفسیر کردن منظورم معنی کردنش نیست
شما به من دسترسی داشته باش به شما فرمولی از قران بدم تا بخونی و عجیب ببینی.

از جن ها تا بحال عکسی گرفته نشده به هیچ عنوان اما از روح چرا .اونم تکامل نیافته.
شما چند تا عکس از سگ گذاشتی و ادعا می کنی که در جلو در جهنم نشته .هم خرافاته این حرف هم این که اون عکس رو چه طوری من باور کنم.یا اینکه عکس یه کارتن که فرشته رو شونش نشسته رو گذاشتی و در مورده فرشته حرف میزنی.

بشر چی ساخته فکر میکنی در مورده جن؟
عکس یا فیلم فقط همیتن که کلا تخخیله.
بازم میگم اگه یه جن ببینی ذهنیتت عوض میشه .
یه چیزی گفتی که اصلا امکان نداره و فکر میکنم سعی در تمسخر کردن من داشتی.
اینکه جن اصلا نمی تونه به شکل ادم در بیاد.
و این حرفت نشون میده از دنیایه جن و انس کم اطلاعی.
کتاب جن ها در همه جا هستند رو مطالعه کن.
اگر کتابهای خطی رو که گفتم مطالعه کنی بیشتر اطلاعات گیرت میاد. نا گفته نماند قیمت گزافی هم دارند.
برکت باشد.

بسیار خوب عطا جان..پس حالا که محمد فقط بشر هست، به حرف شما باید (بی خیال قرآن بشیم!) پس معنی کردن و تفسیر کردنش هم دیگه بی فایده‌ست..! (چشمک)
من فرق بین تفسیر و معنی رو هم به خوبی میفهمم..منظور من هم همون تفسیر بود نه معنی!
چند وقت پیش توی یه کشور عربی توی رسانه‌های خبریشون اعلام کردن که عکس یه جن رو توی یه غار گرفتن و عکاس هم بعدش جابجا مرده! به احتمال زیاد باید این عکس رو دیده باشی که البته به نظر من جعلی بود..چون حتی عروسکش هم دیدم! البته اصلا این کار عربهاست که از این شایعات درست کنن!
از تو توقع نداشتم عطا جان.. عکس‌هایی که من میذارم و حتی مطالبی که مینویسم به معنی اعتقاد کامل خودم روشون نیست و این رو توی پست‌های قبلی هم بارها اعلام کردم و فقط جنبه‌ی تحقیقاتی داره این کار تا به باور برسم.. ولی توضیح هر عکس زیرش نوشته شده و تعجب میکنم چطور اینقدر بی دقت بهشون نگاه کردی!!!
عکس کارتونی که گذاشته بودم به این خاطر بود که خواننده منظور من رو از (پری) بهتر بفهمه و راحت تر باهاش ارتباط برقرار کنه و اینکه نشون بدم حتی توی انمیشن‌ها هم دارن ازش استفاده میکنن.
عکسی که از سگ سه سر یا همون سربروس گذاشتم هم همینطور..امیدوارم انتظار نداشته باشی برم جهنم از سربروس واقعی عکس بندازم که بیارم بذارم توی وبلاگم! فکر هم نمیکنم کسی بتونه این کار رو بکنه..ضمن اینکه من قبل از اینکه عکس رو بذارم نوشتم (افسانه‌ی یونانی) و آخرش هم نوشتم (مترجم)! یعنی نظر خود من هم اینه که این فقط یک افسانه‌ست..وگرنه مینوشتم مطمئنم این آقا سگه وجود داره..!
تازه کی میدونه نداره..تا وقتی خلافش ثابت نشده..؟!‌ مگه کسی جهنم واقعی رو دیده؟! چطور میشه کتاب سیاحت غرب آقای نجفی قوچانی رو که از روش فیلم و داستان صوتی هم ساخته شد باور کرد؟! اما سربروس رو نه؟! مگه حاج آقا نجفی از اون چیزایی که ادعا میکرد پس از مرگش دیده عکس گرفته بود یا فیلم‌برداری کرده بود؟! همش یه مشت اراجیف غیر منطقی بود که به طرز عجیبی با چیزایی که آخوندها میگن هماهنگی کامل داشت!!
من یه چیزایی دیدم که مطمئن نبودم چی بوده..فکر میکردم جن بوده اما از روی حرفای تو به این نتیجه باید برسم که جن نبوده! تو یک بار میگی جن به (هر) شکلی که دلش بخواد درمیاد و باز میگی به شکل آدم نمیتونه دربیاد! اما من چند تا خاطره از همین مملکت خودمون دارم که خیلی دوست دارم بدونم اگه اونها جن نبودن، چی میتونستن باشن؟!‌
یکیش چند کیلومتر دورتر از یکی از روستاهای اطراف خوزستان بود..توی یه خونه‌ی خرابه که زمان جنگ متروک شده بود و همونطوری هم مونده بود..اما چیزی که ما دیدیم حتی لباس هم تنش بود! حتی کلاه هم داشت!!! (میدونم که روح نبوده)
از دنیای جن بله خب، کم اطلاع هستم..ادعایی هم نداشتم! اما از دنیای انس..فکر نکنم اطلاعاتم زیادم کم باشه!!
کتاب (جن‌ها در همه جا هستند) هم ایرانیه..در صورتی که خودت گفته بودی کتاب‌های ایرانی توی این زمینه رو قبول نداری چون اراجیف زیاد مینویسن..!
یک سئوال: تو میگی جن رو دیدی..آیا میتونی چهره‌ش رو طراحی کنی یا حداقل طوری توضیح بدی که یک نفر طراح بتونه این کار رو برات بکنه؟! یک نگاه به عکس روی جلد همین کتاب که معرفی کردی بنداز..! جن واقعا این شکلیه؟! پس یعنی اون چیزی که همه فکر میکردن موجود فضایی هست در حقیقت جن بوده؟!!
حالا فهمیدی من چرا میگردم و عکس‌های به قول تو (کارتونی و انیمیشنی) پیدا میکنم و میذارم؟!‌ که حداقل اون تصویری که معتقدانش به شبیه تر بودنش اعتقاد دارن بذارم تا همه با فرهنگ‌ها و اعتقادات دیگه آشنا بشیم و انقدر توی فرهنگ و اعتقاد عرب ها دست و پا نزنیم..!
در ضمن.. من هرگز قصد توهین و مسخره کردن تو رو نداشتم عطا جان.. نمیفهمم چرا دلخور میشی!! اگه اینطور باشه پس منم باید بگم تو وقتی میگی عکس کارتونی میذارم (و تمام عکس‌هایی که به عنوان مستند گذاشتم رو نادیده میگیری!) داری من رو مسخره میکنی! یا اینکه وقتی میگی برم کتاب خطی بخونم..چون خودت هم میدونی همچین چیزی تقریبا محاله و مثل این میمونه که منم بگم اگه میخوای خودت برو دم دروازه‌ی جهنم تا (سربروس) سگ سه سر رو با چشم خودت ببینی تا حرفام بهت ثابت بشه!! (چشمک)

در پناه اهورامزدا..

عطا دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 01:59 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

الفای عزیز من خودم رو در مقابل شما تسلیم می کنم.
اما اگه کسی حرفام رو قبول نداره به من دسترسی پیدا کنه تا عملا ثابت کنم .
من در مقابل شما تسلیمم و در حضور همه اعلام میکنم که سکوت می کنم.
برکت باشد

عطا جان.. ما جنگ نمیکردیم که تو خودت رو تسلیم کردی و میگی سکوت میکنی..
من این رو به نشونه‌ی کم آوردنت نمیذارم اما این عمل تو من رو به فکر برد و اینکه چیزی که همیشه فکر میکردم درست از آب درومد..!
من با کمال میل حاضرم به تو دسترسی پیدا کنم! :)

قهر نکن رفیق.. (چشمک)

در پناه اهورامزدا..

مهتا دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 20:44 http://otobuseshab.blogfa.com/

می‌گم مردم زمان محمد و قبلش چه شجاع بودن که جن می‌دیدن و نمی‌ترسیدن!

خوب بخاطر اینکه جن سالها قبل از انسان خلق شده بود!!!! و همین باعث شد به هدیگه عادت کنن!

عطا دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 23:48

سلام
من تسلیم
من کم اوردم.
بحث من وشما مثل دوتا خط موازی حرکت میکنه یعنی راهی به جایی نداره..
افکارمون بسیار متفاوت همینطور سلیقه ها و رفتارهامون.
بگذریم.
من ساکنه تهرانم. حاضرو بهت جن و نشون بدم.کمی همت کن ریاضت داشته باش 3 روز پاک.
اگه طوریت شد با خودت چون من میبندمت و تو ادامه میدی.
.امادگی داشتی بگو هماهنگ بشیم.

عطا جان..شما که خودت در حضور استادت جن رو دیدی..پس این به این معنیه که الان خودت به درجه‌ی استادی رسیدی که میتونی جن رو به من نشون بدی..؟!
3 روز پاک یعنی بدون آب و غذا؟! می‌بندیم؟؟!! من اگه بخوام میتونم 3 روز چیزی نخورم و کاری نکنم..قبلا هم کردم این کار رو..احتیاجی به بستن نیست عزیزم..

عطا دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 23:50 http://www.kanzolhoseyni.blogfa.com

از پیشنهادات پیداست که دنیایه جن رو بسیار بسیار ساده میگیری.
من طرح چهرش که هیچ اسمش رو بیارم دشمنم میشه.یعنی ازارم میده مطمئن باش چنین کاری نمی کنم.
اما نشونت میدم

پس احتمالا بخاطر اون شرح چهره‌ای که توی چند تا کامنت قبلی ازش دادی باید تا الان کلی اذیت شده باشی..!
شرمنده که بخاطر من توی دردسر افتادی عطا جان...

نگار سه‌شنبه 4 خرداد 1389 ساعت 21:16 http://negarineh.blogsky.com/

من تو این زمینه ها اطلاع چندانی ندارم یا بهتره بگم کاملا بی اطلاعم، شاید به خاطر ترس (اصولا آدم از هر چیزی که شناخت نداره می ترسه) هیچ وقت سراغش نرفتم.
اما خوشحالم که با شما و وبتون آشنا شدم.

مطلبت رو که خوندم یه شعر که هیچ ربطی هم نداره تو ذهنم وول می خوره:
آنها کجایند که می آمدند و می رفتند
افسانه خیابانی شدند
خانه ها را برافروختند
خاک را متبرک کردند
راه درازی انگار طی شده است
این قصه کودکان بسیاری را شاید به خواب برده باشد
من بوی خاک را می شنوم که در پی گرمای اوست
قصه همیشه از دل شب آغاز می شود ...

شاد باشی

خب فکر نمیکنم این زیاد خوب نباشه که بدونی بخاطر عدم شناخت هست که ازشون میترسی و نخوای بشناسیشون و ترجیح بدی به این ترس ادامه بدی..
متوجه نشدم..این شعر یادت اومد یا بهت الهام شد..؟!!

گربه تنها پنج‌شنبه 6 خرداد 1389 ساعت 15:00 http://devil-angel.blogsky.com

من چون اعتقادی به جن و پری ندارم اصلا نظری در مورد اون ها نمیدم
اما کنت دراکولا کسی بود که در برابر حمله مسلمانان ( ترک های عثمانی ) ایستاد و همه را شکست داد و برای اینکه زهر چشم بگیرد تا دیگر کشورش مورد حمله قرار نگیرد جنازه ها را به صورت وحشیانه ای به سر نیزه ها زد
اما علتی که از او به بدی یاد میکنند چون با کلیسا هم دچار مشکل شد
کنت یک آدم عادی نبود و هم اکنون یک قهرمان شده بود
در نتیجه کلیسا نمیتوانست او را بسوزاند و یا .....
در نتیجه سعی در تخریب شخصیتی این فرد کرد

من این داستان رو میدونم و نظر من هم این بود که کنت شخصیت بدی نداشته..
حتی با تمام شایعاتی که ازش درست شد نتونستن منکر متانت و ادب کنت بشن..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد